جدول جو
جدول جو

معنی رشوت ستان - جستجوی لغت در جدول جو

رشوت ستان
(گُ)
رشوه گیر. رشوت گیر. رشوه بگیر. که از کسی پاره اخذ کند. (یادداشت مؤلف) :
بگو آنچه دانی که حق گفته به
نه رشوت ستانی و نه رشوه ده.
(بوستان).
و رجوع به رشوت خوارو رشوه خوار شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ دَ)
رشوه گرفتن. پاره گرفتن. اخذ رشوت. (یادداشت مؤلف). ارتشاء. (مصادر اللغۀ زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). و رجوع به رشوت گرفتن و رشوه گرفتن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کشور ستان
تصویر کشور ستان
آنکه کشور ها را تسخیر کند کشور گشا کشور گیر: (ای شهنشاهی که اندر شاهی و مردی تر است رای پاک و تیغ تیز و بازوی کشور ستان)، (فرخی)
فرهنگ لغت هوشیار
باج ستان، رشوه خوار، رشوه خواه، رشوه گیر، لاج گیر، مرتشی
فرهنگ واژه مترادف متضاد